سایت پاپ موزیک ها

سایت پاپ موزیک دانلود اهنگ های جدید و اندروید

سایت پاپ موزیک ها

سایت پاپ موزیک دانلود اهنگ های جدید و اندروید

روزی سقراط، حکیم معروف یونانی، مردی را دید

روزی سقراط، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متأثر است. علت ناراحتیش را پرسید.

مرد پاسخ داد: «در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.»

سقراط گفت: «چرا رنجیدی؟»

مرد با تعجب گفت: «معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.»

سقراط پرسید: «اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟»

مرد گفت: «مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.»

سقراط پرسید: «به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟»

مرد جواب داد: «احساس دلسوزی و شفقت می یافتم و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.»


سقراط گفت: «همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی. آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ 

اگر کسی فکر و روانش سالم باشد و آدم درستی باشد هیچوقت رفتار بدی از او  نمیبینی»

مردم میگویند ” آدمهای خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید ”

مردم میگویند

” آدمهای خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید ”

اما باید اینگونه باشد،

” خوبی را در آدمها پیدا کنید و بدی آنها را نادیده بگیرید ”

هیچکس کامل نیست..

وقتی فرزندتان را میبوسید

وقتی فرزندتان را میبوسید 

و کوله یِ کوچکش را رویِ دوشش میگذارید، 

به او یاد دهید برایِ رسیدن به ارزش ها از بی ارزش ها بگذرد، 

نیازی نیست داستایوفسکی برایش بخوانید،

همین که بگویید 

دندانِ شیری ات را که از دست دادی

خوشحال باش

که میخواهی

به دندانِ دائمی برسی،

او خودش

ارزش ها را میفهمد.


پسر بچه ای تند خو در روستایی زندگی میکرد

پسر بچه ای تند خو در روستایی زندگی میکرد. روزی پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هربار که عصبانی میشود و کنترلش را از دست میدهد باید یک میخ در حصار بکوبد. 

روز نخست پسر ۳۷ میخ در حصار کوبید. اما به تدریج تعداد میخ ها در طول روز کم شدند. 

او دریافت که کنترل کردن عصبانیتش آسان تر از کوبیدن آن میخها در حصار است. 

در نهایت روزی فرا رسید که آن پسر اصلا عصبانی نشد. او با افتخار این موضوع را به اطلاع پدرش رساند و پدر به او گفت باید هر روزی که توانست جلوی خشم خود را بگیرد یکی از میخهای کوبیده شده در حصار را بیرون بکشد. 

روزها سپری شدند تا اینکه پسر همه میخها را از حصار بیرون آورد. 

پدر دست او را گرفت و به طرف حصار برد. “کارت را خوب انجام داری پسرم. اما به سوراخهای حصار نگاه کن. حصار هیچوقت مثل روز اولش نخواهد شد. 

وقتی موقع عصبانیت چیزی میگویی، حرفهایت مثل این، شکافهایی برجا میگذارد. مهم نیست چند بار عذر خواهی کنی، چون اثر زخم همیشه باقی می ماند.” 

مراقب حرفهایتان باشید، چون می توانند بسیار آزار دهنده باشند و اثراتشان برای سالها باقی بماند.

یک لیوان آب کدر را با همه ی آلودگی ها و ذرات درونش تجسم کنید.

یک لیوان آب کدر را با همه ی آلودگی ها و ذرات درونش تجسم کنید. 

اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز 

شود، بالاخره همه ی آب کثیف از لیوان خارج می شود و آبی که لیوان را 

پر می کند، کاملا شفاف خواهد بود. لازم نبود که سعی کنیم از شر آب 

کثیف لیوان خلاص شویم. فقط بایستی آنچه را درست بود جایگزین می 

کردیم و طولی نمی کشید که آنچه غلط بود، از بین می رفت.

 

همین امر درباره ی شیوه ی فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن 

افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و می 

توانم ها؛ آنگاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، 

قوی و پر جرات خواهید یافت.


#جوئل_اوستین